آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

منجر شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / monjar shodan /

to end up (in), to lead (to), to result (in), to culminate (in), to conduce, to invite

to end up

to lead

to result

to culminate

to conduce

to invite

منتهی شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پرتاب سنگ منجر به خون‌ریزی وحشتناکی شد.

Throwing stones led to a terrible bloodbath.

این تصادف منجر به آسیب جزئی به سپر جلو شد.

The car accident resulted in minor damage to the front bumper.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت منجر شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منجر شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/منجر شدن

لغات نزدیک منجر شدن

پیشنهاد بهبود معانی